توضیحات
بخش هایی از محتوا
انواع علوم بلاغی:
۱ علم معانی : شناخت احوال مخاطب و منطبق کردن کلام متناسب با شرایط مختلف مخاطب.
۲ علم بیان : اصول وقواعدی است که راه و رسم ایراد مطلب واحد را با الفاظ مختلف می شناساند.
۳ علم بدیع : فنی است که با شناختن آن میتوان کلام خود را از نظر لفظ و معنی آراست.
مفهوم فصاحت:
۱ آشکار شدن
۲ گویا شدن و باز کردن
۳ روان وبدون لکنت سخن گفتن
فصاحت در سه موضوع قابل بررسی است:
-۱ کلمه فصیح ۲- کلام فصیح ۳- متکلم فصیح
فصاحت کلمه :
کلمه وقتی فصیح است که هیچ کدام از چهار عیب زیر نداشته باشد .
۱ تنافر حروف : یعنی قرار گرفتن حروف در کنار هم بطوریکه تلفظ آنها سنگین باشد . مثل :
ظشّ = زمین خشک / نُقاخ = آب زلال / مُستشزرات = مرتفعات / جعجعه = صدای آسیا
هُعجُع و هُعخُع = نوعی گیاه / فَدَوکس = حیوان درنده
۲ غرابت استعمال: یعنی واژه های قریب وکم استعمال یا چند معنی که برای معنی آنها باید به فرهن
لغت مراجعه کرد.
مثل: تَکأ کأ = إجتمعَ / مُشمخِر = مرتفع / عین = چشم چشمه نفس و … که در صورت
داشتن قرینه فصیح است و اگر قرینه نداشته باشد غیر فصیح است . مُسرج = چرا شمشیر /
عشواء = شتر شب تاریک
۳ مخالف قواعد و قیاس صرفی: مثل: أجلَل بجای أجلج / قَوَلَ بجای قال / مَدَدَ بجای مودّه
۴ کراهت در سمع: واژه ها در گوش دلنشین نباشد . مثل :
الجرشی بجای النفس / الخنیق بجای الصّعب
====
تنافر کلمات : یعنی چند کلمه ی ناهمگون که وقتی در یک جمله جمع شوند ناسازگار باشند . نه
به تنهایی .
و قبرُ حربٍ بمکانِ قفرٍ و لیسَ قُربَ قَبرِ حربِ قبرُ
۴ تعقید لفظی : یعنی الفاظ در کلام طوری جابجا شده باشند که مفهوم کلام را پیچیده کرده باشند . مثل
جابجایی مستثنی منه و مستثنی و یا هر بی نظمی دیگر