توضیحات
فلسفه دکارت، معمولاً به اصول فلسفی و ایدههای فلسفی رنه دکارت، یکی از بزرگترین فلاسفه دوران انقلاب علمی و فیلسوفهای اصولی قرن هفدهم، اشاره دارد. او بهعنوان یکی از بنیانگذاران فلسفه مدرن شناخته میشود. اینجا خلاصهای از مهمترین اصول و ایدههای فلسفی دکارت آورده شده است:
- اساس شک: دکارت به دنبال یافتن اساسی مطمئن و قطعی برای دانش بود. او به ترتیب مراحلی از شک و تردید در مورد همهچیز پیمود، بهطوریکه حتی اصولمهمتر را نیز به سوال میکشید.
- “Cogito, ergo sum” (میاندیشم، پس هستم): در نتیجهٔ شک و تردیدها، دکارت به استنتاج رسید که وجود خود را از طریق فعالیت ذهن خود درک میکند. این معبود ذهنی او را به نام “من” (ego) نامگذاری کرد.
- دوگزینهای: دکارت اعتقاد داشت که واقعیت از دو نوع ماده تشکیل شده است: مادهٔ روحی (ذهن یا دلیل) و مادهٔ بدنی (مادهٔ بدن و مادهٔ جسمی).
- طبیعت دوگانه: او معتقد بود که جسم و ذهن از هم متمایز هستند و تفکیک میان این دو، اساس طبیعت دوگانه (Dualism) وی را تشکیل میدهد.
- تأکید بر روش شناختی ریاضی: دکارت با تأکید بر روشهای ریاضی به دنبال سیستمی از دانش بود که بر مبنای استدلالهای قوی و قابل اطمینان قرار بگیرد.
- وجود خدا: او با تجربه شخصی خود به استنتاج رسید که وجود یک خدا وجودی قطعی است. او این نقطه را به عنوان اساس وجود خارج از خودش میدانست.
- ویژهگیهای خدا: دکارت با تفکر و استدلال، به نقاطی نظیر بینهایت بودن خدا، قدرت بیانتها، عدالت و خوبی ذاتی او پیبرد.
- تأکید بر آزاداراده: دکارت به وجود آزاداراده انسان با توجه به تواناییهای ذهنی و روحی انسان اعتقاد داشت.
این خلاصه تنها به موارد کلیتر از اندیشهها و اصول فلسفی دکارت پرداخته است و برای درک کاملتر ایدهها و تفکرات او، مطالعهٔ آثار اصلی او، مانند “مدیتاسیونهای متافیزیکی” و “قاعدهها برای هدایت ذهن” توصیه میشود.