توضیحات
هنر همیشه بر حق بودن
نام کتاب : هنر همیشه بر حق بودن
۳۸ راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده اید
نویسنده : آرتور شوپنهاور
مترجم : عرفان ثابتی
ک واقعیت و آنهم این که موفقیت همیشه با شکست شروع می شود. اگر نگاهی دقیق تر به برخی از موفق ترین افرادی که تا به حال زندگی می کنند داشته باشید، متوجه خواهید شد که همه آن ها بارها شکست خورده اند. برخی از این افراد به طور گسترده شکست های زیادی در زندگی داشته اند. اما همه آن ها توانستند همه چیز را عوض کنند. مثل کیمیاگران شکست را به موفقیت تبدیل کرده بودند. آن ها چطور این کار را کردند؟
شکست یکی از اتفاقاتی که در زندگی برای هر کسی می افتد، شکست ها می توانند کوچک باشند مثل این که در یک آزمون مدرسه نتوانیم نمره ی قابل قبول را کسب کنیم یا این که می توانند بسیار بزرگ و عمیق باشند مانند شکست در زندگی عاطفی و طلاق یا ورشکستگی های بزرگ که در آن فرد همه چیزش را از دست می دهد.
خلاصه کتاب
کتاب صوتی «هنر همیشه برحق بودن: ۳۸ راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خوردهاید» اثر «آرتور شوپنهاور»، فیلسوف نامدار آلمانی است. این کتاب مجموعهای از ۳۸ ترفند برای غلبه بر رقیب به هنگام مجادلهی لفظی است.
آرتور شوپنهاور بیش از یک قرن پیش میزیست و با این وجود، اصولی که او در کتاب خود، هنر همیشه برحق بودن در سال ۱۸۳۱ میلادی نوشته، آیینهی تمامنمای احوال زمانهی ما است.
از عصر یونان باستان تابهامروز، انسان در تلاش است تا خود را برحق جلوه دهد و در مجادلات لفظی پیروز شود. از اینرو گاه در مجادلات خود، متوسل به حقههای لفظی، سفسطه و مغلطه میشود و برهانهایی را بهکار میبرد که اگرچه خود به نادرستیشان آگاه است و نشاندادن نادرستی آنها نیز کار دشواری نیست، گاه رقیب را به اشتباه میاندازند.
با کتاب صوتی هنر همیشه برحق بودن، با این ترفندها آشنا میشویم و میآموزیم چگونه از ادعاهای خود در برابر آنها دفاع کنیم و چگونه خود نیز از آنها بپرهیزیم.
خلاصهای از کتاب صوتی هنر همیشه برحق بودن:
کتاب هنر همیشه برحق بودن، شامل ۳۸ بخش کوتاه است. در هر بخش، شوپنهاور به تشریح چگونگی ترفند برحق بودن پرداخته و گاه مثال و یا شیوهی دفاعی برای آن میآورد.
عناوین برخی از این بخشها عبارتند از:
به مقدمات کاذب متوسل شو
سوالهای انحرافی مطرح کن
بهرغم شکست، مدعی پیروزی شو
رقیبت را عصبانی کن
با سوالپیچکردن اقرار بگیر
قیاسی کاذب مطرح کن
مثال نقض پیدا کن
حضار را متقاعد کن، نه رقیب را
به بحث جنبهی شخصی بده، توهین و بددهنی کن
شوپنهاور در رسالهی کنایهآمیز خود، بهنوعی از سوفسطاییان یونان باستان تقلید میکند. سوفسطاییان گروهی همعصر افلاطون بودند که به مردم میآموختند چگونه با بهکارگیری اصول جدل، خود را برحق جلوه داده و همیشه پیروز میدان باشند.
قسمتی از کتاب صوتی هنر همیشه برحق بودن:
«انسانها پیش از اینکه بیندیشند، سخن میگویند؛ و حتی اگر پس از آن بفهمند که سخن نادرستی بر زبان راندهاند، باز هم میخواهند این امر را وارونه جلوه دهند».
ما انسانها موجوداتی نفعطلب هستیم؛ تا اینجا را همه میدانیم. اما جالب توجه آن است که حتی زمانیکه هیچ نفع مشخصی، بهجز (شاید) شادمانی لحظهای غلبه بر حریف نداریم، مایلیم که در مجادلات لفظی خود پیروز شویم. در این کتاب صوتی میشنویم:
«هنر مجادله عبارت است از هنر مباحثه به گونهای که شخص، فارغ از درستی یا نادرستی موضعش، از آن عقبنشینی نکند. ممکن است بهطور عینی حق با کسی باشد، ولی با این وجود، از دید ناظران، و گاهی از نظر خودش، شکست بخورد.
برای مثال، ممکن است من در دفاع از ادعای خود براهانی اقامه کنم، و رقیب من آن برهان را رد کند، و بنابراین، بهنظر برسد که ادعای مرا رد کرده است. با این همه، ممکن است براهین دیگری هم وجود داشته باشد ….