29% تخفیف!

دانلود کتاب صوتی روزگار سپری شده ی مردم سالخورده،محمود دولت آبادی

تومان49,900

توضیحات

روزگار سپری شده ی مردم سالخورده

رمانِ “روزگارِ سپری‌شده مردمِ سالخورده” سرگذشتِ سه نسل از یک خانواده است. داستانِ این خانواده با استاد‌ابا آغاز می‌شود. او در زمانِ ناصرالدین شاهِ قاجار و در روزی پاییزی از جایی نامعلوم به روستایِ تلخابادکلخچان می‌آید. در کلخچان دو ارباب، حاج‌کلو و چالنگ، مردم را در کنترلِ خود دارند.کارِ معمولِ استاد‌ابا در روستا دلاکی، سرتراشی، ختنه، دندانکشی وحجامت است

خلاصه داستان

داستان این مان در واقع به بازگویی سرگذشت سه نسل از یک خانواده، می‌پردازد. شخصیت «استاد‌ابا» در واقع  آغاز کننده‌ی این سیر داستان است. زمان روایت داستان «استادابا » به دوره‌ی ناصرالدین شاه قاجار بر می‌گردد. در واقع کوچ او در روزی پاییزی از جایی که مشخص نیست کجاست،  به روستای «تلخاباد کلخچان» آغاز این رمان است. «حاج‌کلو» و «چالنگ»، دو ارباب آن منطقه هستند. آن‌ها به رسم اربابان، مردم را در کنترل خود دارند. شغل  استاد‌ابا در روستا دلاکی، سرتراشی، ختنه، دندانکشی وحجامت است.  او همچنین مراسم عزا، عروسی و شبیه‌خوانی ماه محرم را اداره می‌کند. یکی دیگر از کارهای او بازی کردن نقش «شمر» در تعزیه‌ی روز عاشوراست. او دختری از خانواده‌ی «سیدها» به‌نام «بی‌بی‌آدینه» ازدواج می‌کند. دختر آن‌ها «خورشید» نام دارد. او متولد ۱۲۸۷ است. دو پسر آن‌ها «عبدوس» (متولد ۱۲۹۰) و «یادگار» ‌(متولد ۱۳۰۱) هستند. ماجرای این رمان در واقع با شرح حال روزگار خانواده‌ی استادابا آغاز می‌شود.

رمان  «روزگار سپری‌شده‌ی مردم سالخورده» نوشته‌ی «محمود دولت‌آبادی»، نویسنده‌ی نام‌آشنای معاصر است. کتاب اول این مجموعه، اقلیم باد، کتاب دوم برزخ خس و کتاب سوم پایان جغد نام دارد.

ناشر درباره‌ی این اثر آورده است: «دولت‌آبادی این کتاب سه‌جلدی را دوازده‌سال پس از انتشار “کلیدر” منتشر کرد.

او این‌بار هم سراغ سرنوشت روستائیان رفته است، در دو کتاب “اقلیم باد” و “برزخ خس” داستان در روستای “کلخچان” و روستاهای همجوارش می‌گذرد، گوشه‌ای تک‌افتاده از سبزوار و بعد در جلد سوم یعنی “پایان جغد” نویسنده داستانش را به شهر می‌کشاند، این مجموعه‌ی سه‌جلدی روایتی است از همه‌ی آنچه در طول تاریخ بر سه نسل از مردمان سخت‌کوش و ستمدیده‌ی روستایی رفته است، داستانی با شخصیت‌های بی‌شمار که هر کدام در مشقت زندگی باری سنگین به دوش کشیده‌اند و اغلب شریف زیسته‌اند. دولت‌آبادی در این اثر سترگ با زبانی غنی بخشی از تاریخ ایران را به تصویر می‌کشد.

او با زبانی سرشار از توصیف‌های زیبا و هوشمندانه و کلامی که به‌خوبی در پیوند میان تاریخ و فرهنگ و ادبیات موفق بوده، به خلق اثری درخشان دست زده است. امیرحسن چهل‌تن نویسنده‌ی ایرانی درباره‌ی “روزگار سپری‌شده‌ی مردم سالخورده” می‌گوید: «روزگار سپری‌شده مردم سالخورده یکی از آثار دولت‌آبادی است که بدون هیچ‌گونه پرده‌پوشی نویسنده از زندگی خودش در آن صحبت کرده است.

خود دولت‌آبادی چندین سال پیش در گفت‌وگویی برای من بیان کرد که تاکنون درباره‌‌ی تجربه‌ها و خاطراتش به‌طور مستقیم حتی یک سطر هم ننوشته‌، اما روزگار سپری‌شده‌‌ی مردم سالخورده یک اتوبیوگرافی است.» در بخشی از داستان می‌خوانیم: «در خانه‌ی عبدوس بسته است، بسته بوده، اما قمری دندان مثل روح خودش لای در را باز می‌کند، وارد حیاط می‌شود و عبدوس را به نام می‌خواند. عبدوس همچنان مبهوت و خیره به در حیاط مانده است، ناباور و بی‌اختیار از جا برمی‌خیزد، مثل این‌که برش می‌خیزانند و وامی‌دارندش. لحظه‌ها کند می‌شود و سامون اولین و آخرین کلام را که گویی در حالتی میان بیداری و خواب بیان می‌شود، می‌شنود و حس می‌کند پدر حرفش را مثل نوک درفش در گوش او می‌خلاند که “خودت را نگه دار، داری می‌روی غربت، خودت را نگه دار! حرف یک کلام است!”» کتاب حاضر را نشر «چشمه» منتشر کرده است