توضیحات
افزایش فروش
دانلود سمینار ویدیوئی افزایش فروش “فروشتان را ۱۰ برابر کنید” گرنت کاردن
حجم فایل ۲۸۴ مگابایت
زمان ویدیوها ۱ ساعت
با این دیدن این فایل تصویری فروش وب سایت خود را به طرز چشم گیری افزابش دهید.
مهم نیست چه فروشگاهی داشته باشید اعم از فروش کالا، کفش، لباس و….
قسمت هایی از این فایل را در زیر می توانید مشاهده کنید
*
*
گرنت کاردن به عنوان یکی از پر فروش ترین نویسنده نیویورک تایمز، متخصص فروش و همچنین مشاور مدیر عاملهای شرکت های بین المللی شناخته شده است. او همچنین موسس ۳ شرکت مولتی میلیون دلاری در آمریکا است. و موفقیت های زیادی در فروش کسب کرده است
*
*
راهکارهای عملی افزایش فروش. به راستی چه ترفندهایی باعث افزایش فروش شما می شود. اگر بهترین کالاها را داشته باشید ولی این ترفندها را ندانید شکست خورده اید
روش های افزایش فروش اینترنتی. محصولات زیادی در سایت دارید ولی هیچ کدام فروش راضی کننده ای ندارد.مدت هاست که اجناس زیای خریده کرده اید ولی مشتری برای این اجناس پیدا نمی شود
افزایش فروش در تلگرام. آیا واقعا تلگرام می تواند در آمد شما را افزایش دهد؟ آیا با گذاشتن وقت خود روی شبکه های اجتماعی می شود به سودهای زیادی در ماه رسید؟ بله چنین چیزی کاملا ممکن است
*
چند ایده برای افزایش فروش سوپرمارکتها. مهم نیست که چه نوع فروشگاهی داشته باشید، فروشگاه مجازی یا حقیقی.
راه های افزایش فروش فروشگاه. با دیدن این سمینار می توانید فروشگاهی داشته باشید و از در آمد آن لذت ببرید.
افزایش فروش
به عقیده گرنت کاردن برای رسیدن به اهداف بزرگ، فکر کردن و عمل کردن بر اساس قانون ۱۰X امری حیاتی است؛ این تنها چیزی است که میتواند برای مواجهه با مشکلات و فائق آمدن بر آنها به شما کمک کند. او در کتاب ها و سمینارهایش همواره تاکید می کند که موفقیت هرگز یک «اتفاق» نیست. موفقیت نتیجه تلاشی بیوقفه و ارادهای آهنین برای انجام کارهای درست در طول زمان است.
تنها کسانی که با دیدگاهی درست به سراغ مشکلات میروند و اقدامات متناسب با شرایط و موقعیت موجود را انجام میدهند، درنهایت به موفقیت میرسند. مسلماً «شانس» هم در این میان بیتأثیر نیست. اما تمام افراد خوششانس به شما خواهند گفت که شانس آنها نتیجه مستقیم کارهایی است که انجام دادهاند. هرچقدر که کارهای بیشتری انجام دهید، احتمال اینکه شانس به شما رو کند بیشتر میشود.
*
*
در ادامه بخشی از گفته های گرنت کاردن را ببینید.
من نخستین کسبوکارم را در سن ۲۹ سالگی آغاز کردم. بیشتر مردم حاضر نیستند که کسبوکار خودشان را راه بیندازند، چراکه تمایلی ندارند سختیهای این کار را به جان بخرند. من برای این کار آماده شده بودم- یا حداقل اینطور فکر میکردم- و تصورم این بود که با گذشت ۳ ماه بتوانم به همان سطحی از درآمد برسم که در شغل سابقم داشتم. اما در واقعیت، ۱۲ برابر بیشتر از این زمان طول کشید تا به آن میزان از درآمد برسم.
و تقریباً بعد از گذشت ۳ ماه جا زدم- نه به خاطر مشکلات مالی، بلکه به خاطر میزان سختی هایی که با آن مواجه شدم و ناامیدیای که به دنبال آن تجربه کردم.
*
*
من فهرستی از دلایل بسیار واضحی داشتم که چرا شرکت من نمیتواند موفق شود. این فهرست را برای این تهیه کرده بودم تا خودم را از ادامه کار منصرف کنم. حالتی فراتر از ناامیدی داشتم؛ واقعاً به بنبست رسیده بودم. حتی نزد یکی از دوستانم رفتم و به او گفتم، «من دیگر نمیتوانم ادامه دهم-کار من تمام است.»
پشت سر هم برای خودم دلیل میآوردم که چرا کسبوکارم جواب نمیداد- مشتریان پولی نداشتند، شرایط اقتصادی افتضاح بود، در زمان غلطی وارد بازار شده بودم، هنوز خیلی جوان و بیتجربه بودم، مشتریانم متوجه ارزش محصول من نمیشدند، مردم تمایلی به تغییر نداشتند، و تعداد زیادی دلیل دیگر.
اما پسازاینکه مدت زیادی را صرف فکر کردن به این مسئله کردم که چرا کسبوکارم موفق نمیشود، ناگهان متوجه شدم که ممکن است فرضهای من از ابتدا غلط بودهاند. تخمین من از میزان تلاشی که برای واردکردن یک محصول جدید به بازار نیاز بود، از همان آغاز کار غلط بود.
مسلماً من یک محصول جدید و خلاقانه داشتم، اما هیچکس برای ساخت چنین محصولی از من درخواست نکرده بود. منابع مالی محدودی داشتم، درنتیجه نمیتوانستم افرادی را استخدام کنم که برایم کار کنند، یا اینکه برای تبلیغات هزینه کنم- که واقعاً یک بدشانسی بزرگ بود، چراکه در آن زمان هیچکس من یا شرکتم را نمیشناخت.
من در این کار کاملاً بیتجربه بودم، و نمیدانستم که دارم چهکار میکنم. اما اگر قرار بود که کسبوکارم موفق شود، باید تلاشم را بیشتر میکردم- نه بهانههایم را.
هنگامیکه بهانه آوردن را کنار گذاشتم، با خودم عهد کردم که با ده برابر کردن تلاشهایم، کاری کنم که کسبوکارم به موفقیت برسد. و بهمحض انجام این کار، همهچیز تغییر کرد. با تخمین درستی از میزان تلاش موردنیاز، دوباره به بازار برگشتم و این بار تلاشهایم نتیجه دادند.
دیگر بهجای اینکه برای فروش محصولاتم روزانه به ۲ یا ۳ نفر زنگ بزنم، هرروز با ۲۰ تا ۳۰ نفر تماس میگرفتم. هنگامیکه من کاملاً نسبت به انجام این کار متعهد شدم و تلاشم را بیشتر کردم، بازار هم به تلاشهای من پاسخ داد. البته هنوز هم شرایط سخت بود و گهگاه ناامید میشدم. اما من با ده برابر کردن تلاشهایم، توانسته بودم نسبت به قبل نرخ موفقیتم را چهار برابر کنم.
هنگامیکه شما زمان، انرژی، و تلاشی را که برای انجام کاری لازم است کمتر از میزان واقعی آن تخمین بزنید، خیلی زود جا خواهید زد و با یأس و ناامیدی مواجه خواهید شد. در این شرایط، شما دیگر قادر نخواهید بود که پشتکار لازم برای رسیدن به موفقیت را از خودتان نشان دهید.
اما اگر تخمین شما از میزان تلاش موردنیاز برای رسیدن به موفقیت درست باشد، دیگر در مواجهه با مشکلات ناامید نمیشوید و میتوانید با پشتکارتان به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کنید.
در این حالت، بازار هم تشخیص میدهد که شما برای رسیدن به موفقیت مصمم هستید و مشتریان میفهمند که میتوانند روی شما حساب کنند- درنتیجه به شما پاسخ میدهند.