39% تخفیف!

دانلود کتاب صوتی و متنی فرار از اردوگاه ۱۴

تومان49,000

توضیحات

کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ با عنوان فرعی فرار اودیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی، ماجرای واقعی از داخل زندگی در کره شمالی و سپس فرار از آن می‌باشد. این کتاب روایت مستندگونه‌ای از زندگی در یکی از مخوف‌ترین و امنیتی‌ترین اردوگاه‌های زندانیان سیاسی در کره شمالی است.

در قسمتی از پشت جلد کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ آمده است:

اردوگاه‌های زندانیان سیاسی کره‌ی شمالی دو برابر گولاگ‌های استالین و دوازده برابر اردوگاه‌های نازی‌ها عمر دارند. هیچ‌کس که در آن‌ها به دنیا آمده، فرار نکرده است، هیچ‌کس جز شین دونگ‌هیوک.
فرار از اردوگاه ۱۴، از طریق داستان تکان‌دهنده‌ی حبس و فرار شگفت‌انگیز شین اسرارِ تمامیت‌خواه‌ترین حکومت جهان را افشا می‌کند. شین چیزی از وجود تمدن نمی‌دانست – او مادرش را رقیبی برای غذا می‌دید، نگهبانان او را یک خبرچین بار آوردند و شاهد اعدام مادر و برادرش بود.

[ لینک: جورج اورول نویسنده‌ای است که در رد حکومت‌های تمامیت‌خواه دو اثر برجسته و مهم دارد که اگر به این موضوع علاقه دارید خواندن آن‌ها به شدت پیشنهاد می‌شود. این دو اثر عبارتند از: رمان ۱۹۸۴ و رمان مزرعه‌ی حیوانات ]

خلاصه کتاب فرار از اردوگاه ۱۴

ماجرای این کتاب، داستان واقعی شین دونگ‌هیوک است. مردی که در اردوگاه زندانیان سیاسی به دنیا می‌آید و زندگی در فضای وحشتناک و رعب‌آور اردوگاه، از او جاسوسی خطرناک و انسانی خالی از تمام عواطف و احساسات بشری می‌سازد؛ تا جایی که برای بدست آوردن غذا مادر خود را به پای چوب دار می‌فرستد.

شین که هیچ آگاهی و دانشی پیرامون جهان زیست خود ندارد به تدریج در معاشرت‌های به شدت محافظه‌کارانه با زندانیان پیرامون خود که گاها از رده‌های بالای حکومتی بودند و یا جهان بیرون را دیده بودند شروع به ادراک این مفهوم می‌کند که دنیایی فراتر از قفس مخوف او وجود دارد. دنیایی به نام جهان آزاد، که در آن انسانها حق و حقوقی دارند و قدرت انتخاب دارند و می‌توانند هر چقدر که خواستند غذا بخورند! همین موضوع انگیزه‌ای می‌شود برای او تا یکی از بزرگترین و غیرممکن‌ترین فرارها را در تاریخ زندان‌های سیاسی کره شمالی رقم بزند. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم که:

آزادی در ذهن شین، کلمه ای مترادف با گوشت بریان بود.

بلین هاردن نویسنده این کتاب است که راوی داستان از زبان شین دونگ‌هیوگ می‌باشد. در پیش گفتار، نویسنده ماجرای فرار و چند خاطره را سریع بیان می‌کند و در مقدمه به صورت مختصر به توصیف اردوگاه کره شمالی، نحوه نگارش کتاب و یک سری از مسائل حقوق بشر می‌پردازد.

پیشنهاد ما این است که بعد از پیش گفتار و مقدمه، ابتدا ده قانون اردوگاه ۱۴ را در آخر کتاب بخوانید تا فضای بخش اول کتاب را بهتر درک کنید.

[ لینک: اگر به کتاب‌ها و واقعیت‌های کره‌ شمالی علاقه دارید، دو کتاب رهبر عزیز و روح گریان من نیز کتاب‌های بسیار خوبی برای مطالعه هستند. ]

درباره کتاب فرار از اردوگاه ۱۴

در قسمت دیگری از پشت جلد کتاب آمده است:

این کتاب با تمرکز بر داستان این جوانِ شگفت‌انگیز که در امنیتی‌ترین زندانِ امنیتی‌ترین کشور دنیا رشد کرده، اسرار مخفی این کشور را افشا می‌کند. فرار از اردوگاه ۱۴ خاطراتی بی نظیر است از یکی از تاریک ترین کشورهای جهان. این کتاب داستان تحمل، شجاعت، بقا و امید است.

به نظر من خاطرات این کتاب حتی نزدیک به بی‌نظیر – به معنای مثبت – هم نیستند. خاطرات این کتاب به شدت سیاه و پر از نفرت هستند. چون خود کره شمالی و حکومت‌های تمامیت‌خواه پر از نفرت هستند. کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ پر است از حوادث و اتفاقاتی مثل شکنجه، سوءاستفاده از کودکان، تجاوز، فضای بی‌رحم و خشن، اعدام و… است که پیشنهاد من به خوانندگان کتاب این است که اگر از نظر عاطفی، حساس هستید به هیچ وجه سراغ این کتاب نروید.

در طول خواندن این کتاب و مخصوصا بخش اول کتاب (که به شرح اتفاقات و زندگی در اردوگاه‌ها اشاره می کرد.) مدام با خودم فکر می‌کردم که خدا را شکر شین دونگ‌هیوک قرار است فرار کند. خدا را شکر که قرار است از این وضعیت خلاص شود. اما در نهایت فکر کردم که چند نفر دیگر مانند او همچنان در زندان‌ها و اردوگاه‌های کره شمالی گرفتار هستند. به هر حال اسم کتاب به فرار اشاره می‌کند. اما وقتی کتاب به شرح داستان و اتفاقات بعد از فرار می‌پردازد، من واقعا به شخصه بیشتر دلم به حال شین سوخت. زندگی شین حتی بعد از فرار سخت‌تر هم شد. در واقع رها شدن از چنگ حکومت کره شمالی به صورت فیزیکی یک موضوع است و رها شدن فکری از دست این حکومت چیز دیگری است.

داستان شین و اردوگاه ۱۴ حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و بدون شک هر کسی از خواندن این کتاب اطلاعات خوبی در مورد مفهوم آزادی و آزاد بودن به دست می‌آورد. این کتاب علاوه برا ماجرای فرار شین، شامل گزارشات خوبی هم از وضعیت کره شمالی است. به طوری که بعد از خواندن این کتاب به خوبی با حال و هوای کشور کره شمال آشنا می‌شوید.

ترجمه این کتاب ترجمه خوب و روانی بود. از همین مترجم شما می‌توانید کتاب رهبر عزیز را نیز مطالعه کنید. در کتاب رهبر عزیز یکی از ماموران عالی‌رتبه ضداطلاعاتی – جَنگ جین سونگ – زندگی‌اش را در مقام شاعر درباره‌ی کیم جونگ ایل و فرار نفس‌گیرش به سوی آزادی را شرح می‌دهد.

جملاتی از متن کتاب فرار از اردوگاه ۱۴

نگهبانان هیچ گاه چیزهایی را که هر بچه مدرسه‌ای اهل کره شمالی در مدرسه می‌اموزد، به او نیاموختند؛ آمریکایی‌ها حرام زاده‌هایی هستند که می‌خواهند به وطن تجاوز کرده و تحقیرش کنند. کره جنوبی سگ ارباب آمریکایی‌اش است. کره شمالی، کشوری عظیم است که همه جهان به رهبران شجاع و باهوشش حسادت می‌برند. در واقع، او چیزی از موجودیت کره جنوبی، چین یا ایالات متحده آمریکا نمی‌دانست. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۱۳)

او گفت در طول سال‌هایی که در اردوگاه بوده حتا یک بار هم لغت عشق را نشنیده است. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۲۰)

نگهبانان به او و دیگر کودکان داخل اردوگاه گفته بودند که آن‌ها به خاطر «گناهان» والدین‌شان زندانی‌اند. به کودکان گفته شده بود که همیشه باید بابت تبار خیانتکارشان شرمسار باشند اما بااین‌حال می‌توانند گناهکاری فطری‌شان را با کار سخت، اطاعت از نگهبانان و خبرچینی کردن از والدین‌شان «بشویند.» (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۳۴)

شین خواندن و نوشتن الفبای کره‌ای و حل کردن تمرینات روی کاغذ زبری را که در اردوگاه از پوست ذرت تولید می‌شد یاد گرفت. هر ترم به او یک دفتر بیست و پنج صفحه‌ای داده می‌شد. به جای مداد، معمولا از یک چوب نوک‌تیز نیم‌سوخته استفاده می‌کرد و از وجود پاک‌کن هم بی‌اطلاع بود. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۴۳)

از دید او بین زندانیانی که از خارج اردوگاه می‌رسیدند و آن‌هایی که در اردوگاه متولد می‌شدند، یک تفاوت اساسی وجود داشت: تضاد بین گذشته راحت و مجازات حاضر، بسیاری از خارجی‌ها را در هم می‌شکست و باعث می‌شد نتوانند میل به بقا را پیدا یا حفظ کنند. یک مزیت منحصر به تولد در اردوگاه، غیبت کامل انتظارات بود. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۸۹)

مدرسه شبیه برده‌فروشی‌ای بود که او از آن جا به سنگ جمع کردن، هَرَس کردن و کارگری در سد فرستاده می شد. اما فارغ التحصیلی به این معنا بود که در سن شانزده سالگی او به کارگر بزرگ سالی تبدیل شده و آماده است کاری دائمی در اردوگاه به او محول شود. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۹۷)

انتخابات در کره‌ی شمالی مراسمی بی‌معناست. حزب کارگران کره کاندیداها را انتخاب می‌کند و مخالفی هم وجود ندارد. اما پارک می‌ترسید که اگر رای ندهد، حکومت متوجه غیبتش شود و او را خائن اعلام کند و خانواده‌اش را به اردوگاه کار بفرستد. رای دادن در کره‌ی شمالی اجباری نیست اما حکومت کسانی را که در انتخابات شرکت نمی‌کنند، از نزدیک تحت‌نظر می‌گیرد. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۱۱۷)

تنها سالگرد تولدهایی که در اردوگاه ۱۴ مهم بودند، سال‌روز تولد کیم جونگ ایل و کیم ایل سونگ بود. این‌ها عیدهای ملی کره‌ی شمالی‌اند و حتا اردوگاه کاری که زندانیانش هیچ‌گاه از آن خارج نمی‌شوند هم در آن روزها تعطیل‌اند. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۱۸۶)

تنها چیزی که من یاد گرفتم این بود که برای بقای خودم باید دیگران رو شکار کنم. (کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ – صفحه ۲۱۰)