توضیحات
این کتاب درباره نیهیلیسم نیچه و نتایج تقدیر تاریخی بروز غربزدگی جمعی در آسیا است. در بخش انتهایی این کتاب تمدنهای آسیایی با تفکری فلسفی مورد بحث قرار گرفتهاست. شایگان در این کتاب به نقل از داستایوسکی نوشته: «ما روسها همگی نیهیلیست هستیم.» در این کتاب مطرح شده که انکار فرهنگ و تاریخ سبب شد که روسها با مسائل نهایی درگیر شوند و افراط کنند. مارکسیسم و سوسیالیسم نقطه پیوند نیهیلیسم روس و نیهیلیسم غربی است یعنی ملغمهای از آنارشیسم باکونین که سرآغاز آفرینندگی نو را در تخریب میدانست و آنارشیسم مذهبی تولستوی و برنامه انقلابی لنین که مخلوطی از باکونین و پطر کبیر بود. نویسنده به تحلیل وضعیت کشورهای شرقی مقابل تجدد در دنیای امروز میپردازد.
با آنکه نزدیک نیم قرن از نگارش این کتاب میگذرد اما به طرز عجیبی هنوز زنده فعال و قابل تعمیم است. نویسنده که خود یک ایرانی است و در عین حال به طور کامل با دو فرهنگ شرق و غرب آشناست ضمن تحلیل رویکرد انسان شرقی امروز مقابل تجدد مدرنیته و تمدن غالب غرب بهخوبی تأکید میکند مردمان شرقی امروز در مواجهه با سیر مدرنیته ضمن از دست دادن و ناباوری به سنتهای باستانی خود هنوز به باور و نوع تفکر مدرن نیز دست نیافتهاند.
او البته میگوید غرب نیز هنوز به اعتلای مدرنیته نرسیده اما توانسته به نوع تفکر مدرن دست یابد حتی اگر از آن به صورت بهینه بهره نمیبرد اما مردمان شرقی با از دست دادن سنتهای ملی مذهبی و باستانی خود بدون پشتوانه تفکری لازم به سوی مدرنیته رفته اما نه تنها آن را نیافتند بلکه حال در میان را سرگشته و حیران دور خود میچرخند به نوعی همانند همان کلاغی که آمد راه رفتن کبک را بیاموزد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد.