آیا خلفای سه گانه اهل سنت به تفسیر قرآن آگاه بودند؟

آیا خلفای سه گانه اهل سنت به تفسیر قرآن آگاه بودند؟

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با مروری در کتب اهل سنت به این نتیجه می‌رسیم که از خلفا تفسیر قرآن بسیار اندک نقل شده است. چرا که جهل خلفا به مسائل و معارف قرآن بسیار مشهور است. این مطلب در کتب اهل سنت تصریح شده است. بر این اساس خلفا با آن که عرب زبان بودند، معناى برخى واژه‌های قرآنی را نمى‌دانستند. مثلًا روایاتى که در مورد جهل ابوبکر و عمر نسبت به معناى «کلاله» [۱] نقل شده، فراوان است. درباره جهل عمر به معنای کلاله در کتب معتبر اهل سنت آمده است که: «عمر روز جمعه خطبه خواند و یادى از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) و ابوبکر نمود ، آنگاه گفت : هیچ مسأله‌اى نزد من مهم‌تر از کلاله نیست که پس از خود باقى بگذارم. زیرا من درباره هیچ مسأله‌اى به اندازه کلاله به پیامبر مراجعه ننمودم و حضرت نیز در هیچ مسأله اى به اندازه کلاله با من تندى نکرد.[۲]

اما مساله اصلی این است که، با توجه به اهمیت بسیار بالاى قرآن، بى‌بهره‌گى مدعیان خلافت مسلمین از علوم و معارف قرآنى، نقص بسیار بزرگى محسوب مى‌شود. از این رو سؤالاتى به نظر مى رسد که پیروان سقیفه باید براى آن‌ها پاسخ‌هاى قانع کننده ارائه دهند:

آیا خلفا ملازم رسول اللَّه  بوده اند تا چیزى یاد بگیرند؟ آیا آن ها وقتى نزد آن حضرت بوده اند سؤالى در خصوص قرآن پرسیده‌اند؟ اگر پرسیده‌اند، آن مطلب و جواب حضرت چه بوده، و اگر نپرسیده‌اند، چرا؟ چرا آن حضرت ابتداءً چیزى به آن‌ها نیاموخته‌اند؟ اگر چیزى یاد گرفته اند، چرا نقل نکرده‌اند؟

بهترین عذرى که براى بى بهره‎گى خلفا از علوم قرآن ذکر شده نداشتن فرصت است، آن‌ها توفیق کمترى براى حضور نزد رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) داشتند و قهراً از برکات پیامبر اکرم  (صلى اللَّه علیه و آله) محروم شدند؛ در نتیجه طبیعى است که از معارف و علوم بى پایان قرآن بهره کمترى داشته باشند. بر اساس این توجیه، دیگران که فرصت بیشترى براى درک محضر رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله ) و فراگیرى علم از ایشان داشته اند، از خلفاى ثلاثه اعلم خواهند بود.

بخارى به نقل از ابوهریره مى نویسد: «همانا خرید و فروش در بازار برادران مهاجرِ ما را مشغول مى کرد و برادران انصار ما نیز مشغول کار در اموال (مزارع، باغات) خود بودند در حالى که ابوهریره ملازم رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله  بود.»[۳] در هر صورت اشتغال به خرید و فروش و کسب و کار بهانه و عذرى است که براى بى بهره گى خلفا از علوم قرآن و جهل آن ها نسبت به حقایق دینى و احکام اسلام ذکر شده است، بدین معنا که آن ها توفیق کمترى براى حضور در خدمت رسول خدا  داشته اند، به فرض این که عذر مطابق واقع باشد امّا روشن است که خلفا در جنگ‌ها و مسافرت‌هاى بسیارى همراه پیغمبر اکرم  (صلى اللَّه علیه و آله)  بودند، آیا در این فرصت‌ها نیز خدمت رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) نرسیده‌اند و سؤالى  در مورد قرآن از آن حضرت نپرسیده‌اند؟ [۴]

پی‌نوشت:
[۱]. معنای کلاله: خواهران و برادرانى که از شخص متوفى ارث مى‌برند. ” راغب” در کتاب” مفردات” مى‌گوید:” کلاله” به کسانى گفته مى‌شود که از متوفى ارث مى‌برند، در حالى که پدر و مادر یا فرزند و فرزند زاده او نیستند. (آیت الله مکارم شیرازی، ناشر: دار الکتب الإسلامیه، مکان چاپ: ایران، تهران ، سال چاپ: ۱۳۷۱ ه. ش ، ج ۳، ص: ۲۹۶)
[۲]. ثم إنی لا أدع بعدی شیئا أهم عندی من الکلاله ما راجعت رسول الله صلى الله علیه و سلم فی شیء ما راجعته فی الکلاله وما أغلظ لی فی شیء ما أغلظ لی فیه (مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی، الناشر : دار إحیاء التراث العربی، بیروت، جزء ۱ ص ۳۹۶)
[۳]. إن إخواننا من المهاجرین کان یشغلهم الصفق بالأسواق، وإن إخواننا من الأنصار، کان یشغلهم العمل فی أموالهم، وإنّ أبا هریره کان یلزم رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه وآله. (بخاری، صحیح بخاری، مصدر الکتاب: موقع وزاره الأوقاف المصریه، جزء ۱ ص ۲۱۳)
[۴]. میلانی،خلاصه ای از کتاب عدالت صحابه (بررسى و نقد)، ناشر: الحقایق، مکان چاپ: قم، ص: ۳۴۵ الی ۳۴۹

کلیپ سرا وب‌سایت

نظرات بسته شده است.