رمان آب زندگی اثر صادق هدایت

رمان آب زندگی اثر صادق هدایت

رمان آب زندگی اثر صادق هدایت

رمان آب زندگی صادق هدایت
بخشی از رمان :
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیشکی نبود . یک پینه دوزی بود سه تا پسر داشت : حسنی قوزی و حس ینی کچل واحمدک. پسر بزرگش حسنی دعا نویس و معرکه گیر بود، پسر دوم ی حسینی همه کاره و هیچکاره بود، گاهی آبحوض می کشید یا برف پارو میکرد و اغلب ول میگشت . احمدک از همه کوچکتر، سری براه و پائی براه بود وعزیز دردانه باباش بود، توی دکان عطاری شاگردی میکرد و سر ماه مزدش را می آورد به باباش میداد . پسربزرگها که کار پا بجائی…

کلیپ سرا وب‌سایت

نظرات بسته شده است.