پیشنهادهایی برای شاد بودن در زندگی

شادی در زندگی

پیشنهادهایی برای شاد بودن در زندگی.

چه طور شاد باشیم؟ چه راهکارهایی برای شادی وجود دارد؟ چرا بعضی از خانواده ها اصلا شادی بینشان معنا ندارد؟ بعضی از مردم غمگین و عبوس هستند؟ به راستی علت چیست؟ مگر در احادیث اهل بیت نمی خوانیم که «مومن شادی اش در چهره اش نمایان است»، پس چرا فردی عبوس هستید؟ برای پاسخ به این سوال راه کارهایی بیان شده است که در این نوشتار کوتاه به بررسی این راه کارها می پردازیم، امید است که با انجام این راه کارها به شادی واقعی دسترسی پیدا کنیم، و از غم و عبوس بودن در زندگی (که واقعا این ها مایه اختلال در زندگی است) دوری کنیم

شاد بودن.

بسیاری از ما از اینکه برای خودمان وقت صرف کنیم، احساس گناه می کنیم. در حالی که شما با شاد بودن می توانید شادی را به خانواده تان هدیه دهید. اگر شما هم جزو افرادی هستید که زندگی را خیلی به خودتان و اطرافیانتان سخت می گیرید، توصیه می شود به راهکارهایی که در ادامه آمده است، توجه داشته باشید.

به مسائل، دید مثبت داشته باشید.

شادکام بودن کار سختی نیست. انسان بدون عاطفه احساس پوچی می کند چرا که بسیاری از مفاهیم زیبا شناختی از عواطف بشر سرچشمه می گیرد. برای شادکام بودن فقط کافی است دید مثبتی نسبت به همه مسائل زندگی داشته باشیم. این گونه می توانیم حتی در سختی های اجتناب ناپذیر زندگی شاد و امیدوار باشیم که سختی ها زود می گذرد. ما باید به توانایی خود برای به دست آوردن شادکامی ایمان داشته باشیم. اگر در برابر ناکامی ها کمر خم کنیم و خود را ناتوان بپنداریم مطمئنا شادکامی از زندگی ما پرخواهد کشید.

برای احساس رضایت از زندگی و شاد بودن چشم انتظار دیگران نباشید. منتظر نمانید دیگران به شما شادی بدهند بلکه شادی را در درون خود جست و جو کنید. شما تنها کسی هستید که می توانید خودتان را شاد کنید

نشانه های غم و ضد شادی را بدانید.

هر کدام از ما در زمان ناراحتی، دلگیری و بی حوصلگی نشانه هایی از خودمان بروز می دهیم. بهتر است این نشانه ها را در خودتان شناسایی کنید و قبل از اینکه به رفتارهای دائمی تبدیل شوند، چاره ای بیندیشید. هیچ چیز مهم تر از حفظ شادی نیست.

بین نیازها تعادل برقرار کنید.

اینکه بدانید افسرده هستید یک چیز است و اینکه کاری برای آن انجام دهید یک چیز دیگر. وقتی به خودتان فرصتی برای زنگ تفریح روانی می دهید، با روحیه مثبت تری می توانید به کار یا خانواده تان بپردازید. حتی پیش از اینکه احساس افسردگی سراغتان بیاید، برنامه شاد زیستن داشته باشید. خوب استراحت کنید، قدم بزنید یا فقط بنشینید و دقایقی را در آرامش بدون هیچ فکر و خیال مزاحمی سپری کنید.

 شوخ طبعی یادتان نرود.

بیشتر ما اهمیت شوخی را در زندگی یادمان می رود. اینکه قادر باشید حتی در موقعیت های دشوار بخندید، کمک می کند شادیتان را حفظ کنید. مجبور نیستید بی دلیل بخندید. تماشای یک کمدی بامزه یا خواندن یک مجله فکاهی کمک می کند حال خوبی پیدا کنید و دلیلی برای خنده و شادی داشته باشید.

وقتی هم اختصاص به خانواده و دوستان دهید.

بودن کنار اعضای خانواده و دوستان به بازسازی روانی کمک می کند و باعث می شود تعادل روانی تان را حفظ کنید. کسانی که نیازهای روانی شما را می شناسند، درکتان می کنند و برایتان نگران می شوند، در زندگیتان نقش مهمی دارند. حضور آن ها از تنش ها و فشارهای روانی تان می کاهد و دیدارشان راه موثری برای تخلیه هیجان های منفی است که به حفظ شادکامی در زندگی کمک می کند.

فعالیت های سالم را فراموش نکنید.

جای تعجب نیست که سیاستمداران بزرگی که دنیا را روی انگشتانشان می چرخانند، در ورزش هم دستی بر آتش دارند. افرادی که در موقعیت های سخت و پرمسئولیت کار می کنند، نیاز دارند زمانی را به فعالیتی اختصاص دهند که تنش ها را از آن ها دور کند. وقتی سرگرمی ای داشته باشید که مورد علاقه تان باشد و برای انجام آن زمان مشخصی را طبق برنامه اختصاص دهید، حال خوشی را تجربه خواهید کرد و شادی درونی تان افزایش می یابد.

سعی کنید هر روز بهتر و بهتر از روز قبل شوید.

شما باید جزئیات دقیق تمام اهدافی که قصد رسیدن به آن ها را دارید برای خود مو به مو تشریح کنید. باید ببینید از چه راه هایی می توانید به آن ها دست پیدا کنید. باید برای خودتان روشن کنید که دوست دارید در آینده زندگی شما به چه شکل باشد. زمانی که شما اهدافتان را معین کردید، باید برای رسیدن به آن ها به خودتان ایمان داشته باشید. یک نمونه از آن می تواند چیزی شبیه به این جمله باشد: «هر روزی که می گذرد، از هر نظر، بهتر و بهتر می شوم.» شاید به نظر برخی از افراد این جمله کلیشه ای و پیش پا افتاده باشد اما برای افزایش اعتماد به نفس در شما بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

رسیدن به شادی با ترک عادت ناراحت کننده.

خوشحالی هیچ ارتباطی با داشته ها و نداشته های ما ندارد بلکه یک حس درونی و مسلم برای شاد بودن است. با این مقدمه اگر هدفتان واقعا این است که شادی را پیدا کنید در این نوشتار توصیه می کنیم چند عادت بد را که شادی شما را می گیرند و زندگی را به کامتان تلخ می کنند، هرچه زودتر ترک کنید:

چشمت به دیگران نباشد.

برای احساس رضایت از زندگی و شاد بودن چشم انتظار دیگران نباشید. منتظر نمانید دیگران به شما شادی بدهند بلکه شادی را در درون خود جست وجو کنید. شما تنها کسی هستید که می توانید خودتان را شاد کنید. پس از همین الان به جای اینکه به دیگران وابسته باشید شروع به مطالعه کنید تا یاد بگیرید که چگونه می توانید حس رضایت و خرسندی را در خودتان به وجود آورید.

مقایسه ممنوع.

تفکر مقایسه ای، یک شیوه تفکر مخرب و یک عادت رنج آور است. هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید چون هیچ وقت نمی توانید دریابید دیگران واقعا چه حسی در درونشان دارند و در مغزشان چه می گذرد. همه ما مشکلات و درگیری هایی در درونمان داریم. بخشی از تلاش برای پیدا کردن شادی در درون مان این است که از مقایسه خود با دیگران جدا پرهیز کنیم. به علاوه اگر در اطراف شما دیگران به موفقیتی می رسند از صمیم قلب برای آنها خوشحال شوید.

بیشتر ما اهمیت شوخی را در زندگی فراموش می کنیم. اینکه قادر باشید حتی در موقعیت های دشوار بخندید، کمک می کند شادیتان را حفظ کنید

از خود مراقبت کنید.

اگر از خود مراقبت نکنید طعم شادی و رضایت را نخواهید چشید. مراقبت از جسم تان را در اولویت کارها قرار دهید و به جسم و روان خود احترام بگذارید و از آنها مراقبت و نگهداری کنید. تغذیه خوب، تحرک کافی و گاهی انجام دادن کارهای مورد علاقه به سلامت جسم و روان شما کمک می کند.

قضاوت نکنید.

قضاوت نکنید. درباره دیگران قضاوت نکنید. شاید در کوتاه مدت این کار شما را راضی کند اما مطمئن باشید که پس از مدتی احساس گناه خواهید کرد. چون متوجه می شوید با این کار، دیگران را تحقیر کرده اید و چه بسا که قضاوت شما اشتباه بوده است. این احساس گناه شما را از شاد بودن دور می کند.

مقروض نباشید.

سعی کنید مقروض نباشید. تلاش کنید با دارایی خود زندگی بگذرانید و قناعت کنید چون قرض گرفتن و مقروض بودن به دیگران به شکل ناخوداگاهی یک نگرانی دائمی برای شما ایجاد خواهد کرد. کسی که مقروض باشد فکر و ذهنش متوجه پرداخت بدهی خود می باشد و همین امر باعث می شود که شادی را از خود سلب کند

موارد ذکر شده در روایات معصومین هم بیان شده است، امیدواریم بتوانیم این موارد را در زندگی خود پیاده کنیم و به شادی واقعی دسترسی پیدا کنیم

کلیپ سرا وب‌سایت

‫3 نظر

  • سن امید به زندگی در زنان بیشتر است یا مردان؟
    —–
    خبرگزاری تسنیم: محمد اساعیل مطلق امروز در همایش جمعیت و پیامدهای تک فرزندی بر سلامت خانواده اظهار داشت: از ۱۴ بند سیاست‌های کلی جمعیت مقام معظم رهبری، پنج بند آن به وزارت بهداشت ابلاغ شده که در این رابطه وزارت بهداشت به دولت، مجلس و قوه قضائیه پاسخگو است.
    وی از سیاست‌های کلی جمعیت به رفع موانع ازدواج و بالندگی و جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری اشاره کرد و گفت: زایمان طبیعی در بیمارستان‌های دولتی رایگان است و برنامه‌ریزی‌هایی در بحث پیشگیری از ناباروری در مناطق کم‌برخوردار انجام شده است.
    مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت با بیان اینکه امید به زندگی در ایران قبل انقلاب ۵۴ سال بوده است، عنوان کرد: اکنون امید به زندگی در کشور برای زنان ۷۴ سال و برای آقایان ۷۲٫۸ سال است.
    وی با اشاره به اینکه میزان باروری کشور در حال حاضر دو است، ابراز کرد: کشورهای آمریکا و انگلیس از جمله کشورهایی هستند که توانسته‌اند میزان باروری خود را به ۲٫۱ برسانند.
    مطلق افزایش میزان باروری در پنج سال گذشته را نشان‌دهنده اجرایی شدن سیاست‌های جمعیتی مقام معظم رهبری توسط خانواده‌ها عنوان کرد و گفت: سال ۶۲ میزان باروری کلی در کشور ۶٫۸ بود و در سال ۸۹ به ۱٫۸ کاهش یافت و در حال حاضر میزان آن در کشور دو است.
    وی افزایش میانگین سن ازدواج در پنج سال گذشته و کاهش تعداد ازدواج‌ها در کشور را از عوامل موثر بر کاهش نرخ کشور برشمرد و گفت: روند افزایشی طلاق و آسیب‌های اجتماعی مثل اعتیاد نرخ باروری در کشور را کاهش داده است.
    مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس با بیان اینکه بررسی‌های انجام شده از سال ۸۶ تا ۹۵ نشان از سیر نزولی ازدواج و افزایش طلاق دارند، عنوان کرد: تعداد ازدواج‌های استان زنجان در سال ۹۱ از یک هزار و ۹۶۹ طلاق به ۲ هزار و ۲۵۶ مورد در سال ۹۵ افزایش یافته که با توجه به اینکه زنجان شهر شور و شعور حسینی است آمار طلاق آن باید کاهش یابد.

  • زندگى مثل یک کامواست
    از دستت که در برود، مى شود
    کلاف سر در گم،گره مى خورد، میپیچد به هم، گره گره مى شود
    بعد باید صبورى کنى، گره را به وقتش با حوصله وا کنى
    زیاد که کلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود
    یک جایى دیگر کارى نمى شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید
    یک گره ى ظریف و کوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قایم کرد، محوکرد، جورى که معلوم نشود.

    ” یادمان باشد ”
    گره هاى توى کلاف
    همان دلخورى هاى کوچک و بزرگند
    همان کینه هاى چند ساله
    باید یک جایى تمامش کرد
    سر و تهش را برید.
    زندگى به بندى بند استْ به نام “حرمت” که اگر پاره شودتمام است….

    ?

  • سلام سایت خوب دارید . به سایت ما سر بزنید. بک لینک رایگان میدیم https://site.ir24.org/

  • نظرات بسته شده است.