آیا ایرانیان مدیون خدمات عمر بن خطاب هستند؟

آیا ایرانیان مدیون خدمات عمر بن خطاب هستند؟

آیا ایرانیان مدیون خدمات عمر بن خطاب هستند؟

چند مدت قبل کلیپی از یک مولوی سنی در فضای مجازی پخش شد که می گفت شما ایرانیان باید سم اسب عمر بن خطاب را ببوسید، چرا که عمر زحمات زیادی برای اسلام کشید، او بود که اگر لشگر کشی به ایران نکرده بود، تا به حال همه کافر بودند، او بود که این قدر زحمت برای ترویج اسلام کشید، و…….از این گونه صحبت های که اهل سنت برای دلاوری و شجاعت خلیفه دوم بیان می کنند.

در این نوشتار به بررسی این موضوع به طور مختصر می پردازیم که آیا به راستی مدیون عمر بن خطاب باشیم؟ آیا عمر بن خطاب خدمت بزرگی برای ایران انجام دارد؟ آیا عمر با لشگر کشی به ایران باعث مسلمان شدن مردم شد؟

نکته اول:

فرضا بگوییم که لشگر کشی عمر مورد تایید و باعث افتخار باشد ولی نباید فراموش کرد که برای پی بردن به یک شخصیت باید زندگی او را کاملا مورد مطالعه قرار داد و نمی شود به صرف یک فضیلت به خوبی و درستی آن فرد حکم کرد.

قرآن درباره بلعم باعورا که فردی با فضیلت و دارای مقامات عالی بود چنین می فرماید: «وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون‏(اعراف آیه ۱۷۶)؛ و اگر مى‌خواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا مى‌‏بردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سن ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستى گرایید، و از هواى نفس پیروى کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‌آورد، و اگر او را به حال خود وا گذارى، باز همین کار را مى‌کند؛ (گویى چنان تشنه دنیا پرستى است که هرگز سیراب نمى‌شود! (این مثل گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (براى آنها) بازگو کن، شاید بیاندیشند (و بیدار شوند). همانطور که ملاحظه می‌کنید در این آیه قرآن اول بلعم باعورا آن دانشمند دنیا پرست را مدح می‌کند و می‌فرماید ما آیات خود را به او دادیم ولی بعدا او را تشبیه به سگ می‌کند. پس ملاک و معیار، حفظ ایمان تا آخر عمر است. باید تمام زندگی فرد را مورد لحاظ قرار دهیم و بعد قضاوت کنیم.

نکته دوم:

پیامبر اکرم هیچ وقت برای مسلمان کردن افراد با آن ها نجنگید و خون کسی را به خاطر این که مسلمان نیست، نریخت. در هیچ جای تاریخ نیست که ایشان شروع کنندۀ جنگ باشد. دعوت ایشان با مهربانی و گفتگوی دور از خشونت بود.

اگر به تاریخ مراجعه کنیم می بینیم پیامبر در هیچ جنگی آغازگر جنگ نبود و در برابر توطئه مشرکان و یهودیان ناگزیر به دفاع بود.

آیت الله سبحانی درباره جنگ های پیامبر می فرمایند: « این نبردها به یک اعتبار در پاسخ به آزار و شکنجه ها و در مواردی شهادت مسلمین توسط مشرکین و مصادره اموال آنان در مکه و آماده شدن برای نابود نمودن مسلمانان، بوده و جنبه دفاع از کیان اسلام و ایجاد ترس و رعب در دل دشمنان و منصرف کردن آنها از حمله به مسلمانان را داشته است.» (۱)

پیامبر وظیفه نداشت که مردم را به زور شمشیر و سر نیزه مسلمان کند. خداوند در آیات فراوانی از قرآن کریم این مطلب را بیان کرده است؛ از جمله: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ [النحل / ۸۲] پس اگر پشت‏ کرده برگردند، همانا بر تو رساندن روشن و آشکار پیام است و بس».

نکته سوم:

بد نیست نگاهی مختصر به جنگ های خلفا کنیم.

جنگ ذات العیون:
که در آن (فتح شهر الانبار)، خالد بن ولید، از فرماندهان سپاه عمر بن الخطاب به تیر اندازان خود دستور داد که چشمان مردم را هدف بگیرند و آنان در آن روز هزار نفر را کور کردند، تا حدی که این جنگ به جنگ «ذات العیون» معروف گشت. (۲)

جنگ گرگان :
در این جنگ هم جنایت عظیمی اتفاق افتاد. غیر مسلمان، از فرمانده به ظاهر مسلمان درخواست کردند که ما درهای شهر را بر روی شما می‌گشاییم، به شرطی که حتی یک نفر از ما کشته نشود؛ اما لشکریان خلیفه چه کردند؟ بلی ، همه را کشتند جز یک نفر و گفتند که ما گفته بودیم که یک نفر از شما را نمی‌کشیم!! (۳)

نکته چهارم:

اگر لشکر کشی جناب خلیفه دوم مورد تایید بود، چرا امام علی علیه السلام در این جنگ ها شرکت نکرد؟ چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در زمان حیاتش اقدام نکرد و یا حتی به آن سفارش نکرد؟

قضاوت و نتیجه با خوانندگان

منابع:
۱- سبحانی، جعفر- فروغ ابدیت- صص ۱۶۵-۱۶۶٫
۲-الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۲ ، ص ۳۹۴ .
۳-الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۳ ، ص ۱۱۰ .

کلیپ سرا وب‌سایت

نظرات بسته شده است.