وقتی وهابیت و اهل سنت به صحت وضوی شیعه اعتراف میکنند
«وضو» یکی از واجبات مهم اسلامی است، که در قرآن کریم، کیفیت آن بیان شده است. اما با اینوجود میان بعضی از فرق مورد اختلاف واقع شده است. مطلبی که اکنون درصدد بیان آن میباشیم، کیفیت وضو گرفتن صحیح، با توجه به آیه قرآن است.
در قرآن میخوانیم که: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْن.[مائده/۶] اى کسانىکه ایمان آوردهاید! هنگامىکه به نماز مىایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح کنید».
ظاهر این آیه حاکى از آن است که بههنگام وضو، دو وظیفه داریم: یکى شستن (در مورد صورت و دست) و دیگرى مسح (در مورد سر و پاها). به دو جمله زیر دقت شود.
۱٫ «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیدیَکُمْ إِلَى المَرافِق.» صورت و دستها را تا آرنج بشویید؛
۲٫ «وَامْسَحُوا بِرُؤوسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الکَعْبَیْنِ» سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح کنید.
اگر یک فرد آشنا با زبان عربی این دو جمله را ببیند، اذعان میکند که سر و پاها باید مسح شوند. از نظر قواعد ادبى، لفظ «أرجلکم» باید عطف بر کلمه «رؤوسکم» باشد که نتیجه آن، همان مسح پاهاست، اما بعضی از اهل سنت میگویند: «کلمه (ارجلکم) پاها، با توجه به اینکه اعراب آن فتحه است، عطف بر «وجوهکم و ایدیکم» است، که در این صورت باید پاها را شست.
و اما نقد این سخنان با توجه به عبارات علمای اهل سنت:
ابن حزم از علمای اهل سنت میگوید: «در مورد دو پا، قرآن بر مسح نازل شده است، چه لام در «ارجلکم» (پاها)، را مکسور بخوانیم یا مفتوح، به هر حال عطف به «رؤوس» (سر)، است، یا عطف به لفظ آن یا به محلش و جز آن روا نیست. از آنجاییکه واژه «رؤوس» (سر) در جایگاه مفعول قرار دارد، و اعراب مفعول نیز منصوب است، «ارجلکم» را نیز باید منصوب بخوانیم و جز این صحیح نیست؛ اگر بگوییم که کلمه «ارجلکم» عطف بر «فاغسلوا» (شستن) است (که در این صورت پاها را باید شست)، در اینصورت میان معطوف و معطوف علیه یک قضیه جدید مطرح میشود، و از ابن عباس نیز این چنین نقل شده است که قرآن کریم حکم پاها را در وضو، مسح بیان کرده است.»[۱]
در روایات دیگری با سند صحیح وارد شده است که، مسح سر و پاها سزاوار است. در مسند احمد وارد شده است که: «حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا وَکِیعٌ ثنا الأَعْمَشُ عن أبی إِسْحَاقَ عن عبد خَیْرٍ عن عَلِىٍّ رضی الله عنه…[۲] از علی (علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود: من گمان داشتم باطن (کف) پاها سزاوارتر به مسح کردن از روی آن است، تا اینکه دیدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روی هر دو پا را مسح میکردند.»
تمام راویان این حدیث از بخاری و مسلم هستند به جز «عبد خیر» که ذهبی از او بهعنوان ثقه یاد میکند.[۳] البانی وهابی هم روایتی را ذکر و آن را تصحیح سندی میکند. «یحیی بن خلاد از عمویش رفاعه نقل کرده است که وی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بود، آن حضرت فرمود: نماز هیچ فردی کامل و صحیح نیست، جز اینکه اعمال وضو را همانگونه که خداوند متعال دستور داده، انجام دهد؛ صورتش را بشوید و دستهایش را نیز با آرنجها بشوید، و سرش را مسح کند و پاهایش را تا بر آمدگی پا مسح نماید.»[۴]
البته روایات صحیح السند دیگری هم درباره مسح سر و پا در کتب اهل سنت موجود است، که به جهت اختصار از ذکر آنها خودداری میکنیم.
پینوشت:
[۱]. «مَسْأَلَهٌ وأما قَوْلُنَا فی الرِّجْلَیْنِ فإن الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْمَسْحِ (وَامْسَحُوا برؤوسکم ((برءوسکم)) وَأَرْجُلَکُمْ) وَسَوَاءٌ قرىء (قرئ) بِخَفْضِ اللاَّمِ أو بِفَتْحِهَا هِیَ على کل حَالٍ عَطْفٌ على الرؤوس (الرءوس) إمَّا على اللَّفْظِ وإما على الْمَوْضِعِ لاَ یَجُوزُ غَیْرُ ذلک لأنه لاَ یَجُوزُ أَنْ یُحَالَ بین الْمَعْطُوفِ وَالْمَعْطُوفِ علیه بِقَضِیَّهٍ مُبْتَدَأَهٍ وَهَکَذَا جاء عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ نَزَلَ الْقُرْآنُ بِالْمَسْحِ یَعْنِی فی الرِّجْلَیْنِ فی الْوُضُوءِ و قد قال بِالْمَسْحِ على الرِّجْلَیْنِ جَمَاعَهٌ من السَّلَفِ منهم عَلِیُّ بن أبی طَالِبٍ وابن عَبَّاسٍ وَالْحَسَنُ وَعِکْرِمَهُ وَالشَّعْبِیُّ وَجَمَاعَهٌ وغیرهم (غیرهم) وهو قَوْلُ الطَّبَرِیِّ .» ابن حزم، المحلى، تحقیق: لجنه إحیاء التراث العربی، دار النشر: دار الآفاق الجدیده، بیروت، ج ۲ ص ۵۶
[۲]. «حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا وَکِیعٌ ثنا الأَعْمَشُ عن أبی إِسْحَاقَ عن عبد خَیْرٍ عن عَلِىٍّ رضی الله عنه قال کنت أَرَى ان بَاطِنَ الْقَدَمَیْنِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ من ظَاهِرِهِمَا حتى رأیت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یَمْسَحُ ظَاهِرَهُمَا» احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، تحقیق: شعیب الارنوط، عادل مرشد، مؤسسه الرساله، ج ۱، ص ۹۵،
[۳]. مزی، تهذیب الکمال، الناشر: مؤسسه الرساله، بیروت، تحقیق : د. بشار عواد معروف، جلد ۱۶ ص ۴۷۰٫
[۴]. برای مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.