وقتی مخالفین شیعه به وجود خلیفه کامل الهی در تمام زمانها اقرار میکنند
وجود حجت و خلیفه خدا در روی زمین از جمله مسائل مهمی است، که قرآن به آن اشاره میکند. در سوره بقره چنین میخوانیم که: «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً.[بقره/۳۰] هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمین، جانشینى قرار خواهم داد.» آنچه در این آیه مورد بحث است، کلمه «جاعل (اسم فاعل)-قرار دهنده» است. با این کلمه ثابت میشود که الان باید خلیفه خدا در روی زمین باشد و زمین بدون خلیفه خدا امکان ندارد. به بیان دیگر: کلمات و الفاظ آیه بر استمرار نصب و جعل خلیفه الهی تا روز قیامت، دلالت دارد. با ذکر چند نکته این مطلب را بیان میکنیم.
نکته اول: سکاکی، نحوی و ادیب مهم اهل سنت، در کتاب خود تصریح میکند که: «اسم فاعل هر طور که باشد چه مفرد باشد، یا مثنی یا .. در صورتی عمل مینماید، که به معنای مضارع یا آینده باشد و یا اینکه دلالت بر استمرار و همیشگی عمل داشته باشد.»[۱]
نکته دوم: علاوه بر ادیبان اهل سنت، نیز بعضی از مفسرین اهل سنت از جمله آلوسی در تفسیر خود در ذیل آیه چنین میگوید: «برای همیشه و تا روز قیامت و لحظه قیامت این خلافت در انسان کامل وجود دارد.»[۲]
عارف مشهور اهل سنت، محیی الدین، ابن عربی نیز ذیل همین آیه شریفه تصریح مینماید: «خداوند امامت را در فرزندان آدم تا روز قیامت قرار داده است؛ بنابراین انسان کامل، همان هدف و مقصودی است که دنیا، بهخاطرش ساخته شده و بر پا شده و اگر در آن نباشد، دنیا از بین میرود و آسمان نابود شده و ستارگان پراکنده گشته و خورشید خاموش شده و کوهها به حرکت در آمده و اموال با ارزش و قیمتی رها شده و دریاها برافروخته شده و دنیا به پایان خودش میرسد و آبادانی با انتقال انسان، به عالم آخرت منتقل میشود.»[۳]
فخر رازی پیرامون عصمت و صاحب الزمان بودن امام مهدی (علیه السلام) چنین مینویسد: «[قطب عالَم] انسان یگانهای است که کاملترین موجود در هر زمان است که مقصود اصلی از خلقت این عالَم همان فرد است و شکی نیست که مقصود اصلی و ذاتی خلقت این عالَم همان انسان کامل است …. پس ثابت شد که آن شخص کامل، قطب عالَم است و غیر از او، همه انسانها مانند تابعین او هستند. عدهای از شیعیان دوازده امامی، ایشان را امام معصوم میدانند، و گاهی نیز به او صاحب الزمان گفته و میگویند که غائب است. شیعیان در این دو وصف اخیر (معصوم بودن و صاحب الزمان بودن حضرت مهدی) راست گفتهاند. چرا که او [امام زمان] از نواقصی که در دیگران وجود دارد، مبرا است و همچنین صاحب الزمان میباشد.»[۴]
نتیجه: اولا: انتخاب خلیفه و جانشین در زمین، بهعهده خداوند متعال است. ثانیا: اگر خلیفه خدا در زمین نباشد، زمین اهلش را در خود فرو میبرد. ثالثا: علاوه بر اینکه آن شخص، جانشین خداوند در زمین است، باید معصوم باشد و فقط خداوند است که میداند چه کسی معصوم مطلق و مصداق همه صفاتش است.
پینوشت:
[۱]. «اسم الفاعل: کیف کان، مفردا أو مثنى أو … یعمل عمل فعله المبنی للفاعل، إذا کان على أحد زمانی ما یجری هو علیه، و هو المضارع دون المضی أو الاستمرار.»سکاکى، مفتاح العلوم، دار الکتب العلمیه، بیروت، ص ۱۹۷٫
[۲]. «و لم تزل تلک الخلافه فی الإنسان الکامل إلى قیام الساعه و ساعه القیام» آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۵ ق، چاپ اول، تحقیق: على عبدالبارى عطیه. ج ۱، ص ۲۲۲، ۲۲۳
[۳]. «و جعل الإمامه فی بنیه إلى یوم القیامه، فالإنسان الکامل هو المقصود الذی به عمرت الدنیا و قامت، و إذا رحل عنها زالت الدنیا، و مارت السماء، و انتثرت النجوم، و کورت الشمس، و سیرت الجبال، و عطلت العشار، و سجرت البحار، و ذهبت الدار الدنیا بآخرها، و انتقلت العماره إلى الدار الآخره، بانتقال الإنسان» ابن عربی، رحمه من الرحمن فى تفسیر و اشارات القرآن، مطبعه نصر، دمشق، ۱۴۱۰ ق، چاپ اول، تحقیق: محمود محمود غراب. ج ۱، ص ۹۶،
[۴]. «ثم إن ذلک الإنسان الواحد هو أکمل الأشخاص الموجودین فی ذلک الدور کان المقصود الأصلی من هذا العالم العنصری، هو وجود ذلک الشخص. ولا شک أن المقصود بالذات هو الکامل….[فثبت: أن ذلک الشخص هو الکامل وثبت: أن ذلک الشخص] هو القطب لهذا العالم العنصری، و ما سواه فکتبع له وجماعه من الشیعه الامامیه یسمونه بالامام المعصوم. وقد یسمونه بصاحب الزمان ویقولون بأنه غائب. ولقد صدقوا فی الوصفین ایضا لأنه لما کان خالیا عن النقائص التی هی حاصله فی غیره کان معصوما من تلک النقائص وهو ایضا صاحب الزمان.» فخر رازی، المطالب العالیه، محقق: احمد حجازی السقاء، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت، ج ۸ ص ۱۰۶٫