شجریان، شجریان است
شجریان، شجریان است
از بدو تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ در ایران و بعدها تلویزیون، بخشی از برنامههای رادیو و تلویزیون به موسیقی اختصاص یافته است چه زمانیکه برنامهها به صورت زنده پخش میشد یعنی خواننده و نوازنده در استودیو حاضر میشدند و به صورت زنده به اجرای برنامه میپرداختند چه بعدا که با گسترش وسایل ضبط و تولید برنامههای از قبل ضبط شده ازطریق رادیو و تلویزیون پخش میشد صدها بلکه هزاران نفر این توفیق را پیدا کردند که صدایشان از این رسانه پخش شود همزمان با حضور استاد شجریان در رادیو و تلویزیون افراد دیگری هم بودند کدامیک از این هنرمندان در جایگاه استاد شجریان نشستند؟ اتفاقا استاد شجریان در زمانهای که موسیقی پیشپاافتاده به لطایفالحیل از رادیو و تلویزیون پخش میشد.
یک تنه در مقابل ابتذال ایستادند و زمانیکه کابارههای پرمشتری کشور دنبال ستارهای مانند استاد شجریان بودند جمله معروف – من مزه عرق دیگران نمیشوم- پیامآور مبارزه با ابتذال حاکم بر رادیو و تلویزیون در دهه ۵۰ بود، رادیو و تلویزیون نه اینکه بر شهرت استاد شجریان نیفزود بلکه این رسانه از صدای آسمانی استاد شجریان حرمت یافت؛ بزرگش نخوانند اهل خرد/ که نام بزرگان به زشتی برد.
سالهای پیش در روزنامه اعتماد و در نقد کسانی که در مذمت استاد شجریان و اینکه نتوانستند با توجه به استقبال عمومی از برنامه استاد شجریان بلیت ورود به کنسرت را تهیه کنند، به طعنه گفته بودند، اتفاقا چیزی هم از دست ندادیم تکرار اصواتی که سالهاست به صورت یکنواخت تکرار میشود؛ نگارنده نوشتم شجریان شجریان است و حال هم میگویم هنر ایرانی از آغاز پیدایش خود در عرصههای مختلف تکستارگانی تقدیم هنر دوستان فارسی زبان کرده است که تعدادی از آنان بر قله رفیعی قرار دارند که امکان رسیدن به جایگاه آسمانی آنان اگر نشدنی نباشد به این زودیها امکانپذیر نیست. ظرف ۷۰۰ سال گذشته شاعری مانند حافظ در شعر فارسی ظهور نکرد، سعدی تکرارناپذیر است، برای فردوسی نمیتوان نمونهای پیدا کرد و در عرصهای که استاد شجریان سرآمد آن است آیا این سعادت را داریم که ستارهای دیگر نزدیک به مدار استاد شجریان ظهور کند؟ این رای در تاریخ حقوق کشور در تاریخ هنر کشور خواهد ماند در حالیکه شجریان شجریان است؛ ستارهای دور و دستنیافتنی در آسمان هنر ایران. خدایش به سلامت دارد.
روزنامه اعتماد