سربریدن تمام شهدای کربلا
کسی که واقعه غم انگیز کربلا را بدون تعصب مطالعه کن به عمق جنایات یزید و یارانش پی میبرد، آن کسانی که حتی به اجساد شهدا هم رحم نکردند و با بیرحمی هر چه تمام سرهای شهدای کربلا را از بدن جدا کردند و آن را به عنوان سند افتخار برای خود فرض کردند. به راستی وحشیگری از این بالاتر که به بریدن سر اجساد افتخار کنند. در کدام دین و مذهب این عمل مورد تایید است؟
مرحوم سید بن طاووس از علمای بزرگ شیعه مینویسد: «پس از آن، عمر بن سعد سر حسین علیه السلام را در آن روز، که همان روز عاشوراست، همراه خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی به سوی عبید الله بن زیاد فرستاد.» [۱]
بلاذری از علمای معروف و تاریخ اهل سنت است در این باره میگوید: «عمر بن سعد سر حسین (علیه السلام) را در روز عاشورا، همراه خولی بن یزید اصبحی از قبیله حمیر و حمید بن مسلم ازدی به نزد ابن زیاد فرستاد. آنها شبانه به کوفه رسید دیدند درب قصر بسته بود، خولی سر امام را به منزلش آورد و آن را زیر اجاق در منزلش نهاد. همسرش به نام نوار دختر مالک حضرمی به او گفت: چه خبر آوردهای؟ خولی گفت: چیزی آوردهام که تا همیشه بینیاز میشوی، این سر حسین است که در خانه تو است. همسرش گفت: وای بر تو، مردم طلا و نقره میآورند؛ اما تو سر فرزند دختر رسول خدا را آوردهای؟ به خدا سوگند دیگر سر من و تو را در یک بستر هیچ چیزی به هم نمیرساند.»[۲]
دینوری یکی دیگر از علمای بزرگ اهل سنت مشابه این روایت را در کتاب خود نقل میکند: «عمر بن سعد روز عاشورا و فردای آن، در کربلا ماند. پس از آن به حمید بن بکیر احمری دستور داد که مردم آماده رفتن به کوفه باشند. عمر بن سعد خواهران، دختران، کودکان، علی بن الحسین که مریض بود را همراه خود برد. هنگامی که اهل بیت به قتلگاه رسیدند، زنان به سر و سینه میزدند و فریاد کردند و حضرت زینب دختر امیر المؤمنین علیه السلام میگفت: ای محمد! [جد بزرگوار] فرشتگان آسمان بر شما درود فرستد، این حسین تواست که عریان در خون طپیده و اعضایش بریده شده است. ای محمد! دخترانت اسیر شدند و ذریه تو کشته شدند که نسیم باد صبا بر بدن آنها میوزد. راوی میگوید: تمام دشمنان و دوستان به گریه در آمدند. و [در همان روز] سرهای شهدا را بریدند.»[۳]
ابن کثیر تصریح میکند که بنا بر قول مشهور، سرهای بقیه شهدا نیز همراه سر امام بوده است: «صبحگاه، سر مطهر امام علیه السلام را نزد ابن زیاد برد و در جلوی او گذاشت. گفته میشود که سر مطهر امام، همراه بقیه سرهای اصحاب ایشان، بوده است و این قول مشهور است. تعداد سرهای مطهر شهدا، هفتاد و دو سر بوده است. دلیلش این است که سرهای همه شهدا را بریدند [و کشتهی دیگری نبود] و نزد ابن زیاد فرستادند. ابن زیاد نیز سرها را به سوی شام نزد یزید بن معاویه فرستاد.» [۴]
به راستی اینها مصداق این آیه قرآن هستند که: « وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ [اعراف/۱۷۹] برای جهنم بسیاری از جن و انس را بیافریدیم ایشان را دلهایی است، که بدان نمیفهمند و چشمهایی است که بدان نمیبینند و گوشهایی است که بدان نمیشنوند اینان همانند چارپایانند حتی گمراه تر از آنهایند اینان خود غافلانند.»
پینوشت:
[۱]. سید ابن طاووس، ص ۸۵، ناشر: أنوار الهدى، قم، چاپخانه: مهر، چاپ: الأولى، سال چاپ : ۱۴۱۷
[۲]. البلاذری، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۴۲۴، مصدر الکتاب: موقع الوراق
[۳]. دینوری، الأخبار الطوال، ج ۱، ص ۳۸۳، دار النشر: دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۲۱هـ-۲۰۰۱م.
[۴]. ابن کثیر الدمشقی، البدایه والنهایه، ج ۸، ص ۱۹۰، ناشر: مکتبه المعارف، بیروت.