آیا مردگان صدای ما را می شنوند؟
مردگان می شنوند
برخلاف عقیده وهابیون که میگویند مرده از احوال انسانها بیاطلاع هستند، ادله فراوانى در مصادر سنى (فارغ از مصادر شیعى) به چشم مىخورد که از حیات انبیا و اولیا در عالم برزخ خبر مىدهد. با کمی دقت معلوم میشود که پس از وفات حضرت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) تحولى در جوهره ، توسل، استغاثه، شفاعت صورت نمىگیرد تا آن را (به گمان وهابیون) تبدیل به شرک کند؛ چون مؤمنان در زمان حیات رسول مکرم اسلام (صلى الله علیه و آله) این امور را با اعتقاد به این که پیامبر اکرم به طور مستقل (بدون اذن خدا) آنها را انجام نمىدهند، در خواست مىکردند (و منشاء تبرک نیز، حبِّ به خدا و رسول او و طلب شفا از آثار وجودى پیامبر اکرم بوده است، دقیقاً پس از وفات حضرت نیز، همین اعتقاد در بین مؤمنان هست (این نقطه فارق بین دیدگاه مشرکان با مؤمنان مىباشد). پس اتهام شرک بىمبناست.
اکنون مىگوییم بنابه ادله فراوان در مصادر سنى پیامبر اکرم پس از وفات، حیات دارند، صداى ما را مىشنوند، از جمله سیوطى مىگوید: «احادیثى که حکایت از حیات انبیا در قبرهایشان مىکند، متواتر است» [۱] سیوطی در کتاب دیگر خود چنین مینویسد: «نزد ما بنا به ادلهاى که مىشناسیم حیات نبى اکرم و سایر انبیا در قبرشان، به علم قطعى، معلوم است. اخبار متواتر نیز، بر این امر دلالت دارد. بیهقى نیز؛ رساله درباره حیات انبیا در قبرشان نگاشته است.» [۲]
ابن قیم جوزى نیز در کتاب «الروح» مىگوید:«؛ از پیامبر خدا با سند صحیح نقل شده که زمین، جسد انبیا را نابود نمىکند …. و باز حضرت خبر داده که هیچ مسلمانى نیست که بر او سلام کند جز آن که روح حضرت به ایشان بر مىگردد تا سلام مسلمان را جواب دهد و اخبارى دیگر که از مجموع آنها قطع حاصل مىشود که مرگ انبیا به معناى [عدم ادراک آنها نیست، بلکه به معناى] غیبت آنان از ماست به گونهاى که آنان را [با حواس] درک نمىکنیم هر چند آنان زنده و موجودند مانند فرشتگان که زنده و موجودند اما آنان را نمىبینیم.» [۳]
سپس ابن قیّم دهها روایت از صحاح، مسانید و سنن درباره حیات برزخى و علاقه مردگان با زندگان را نقل مىکند و آن گاه در بخشى از کتاب خود مىنویسد: « این که سلام کننده بر اهل قبور مىگوید: سلام بر شما که در خانه قوم مؤمنان آرمیدهاید” خطابش متوجه کسانى است که مىشنوند و شعور دارند و گر نه سخن وى به منزله خطاب، به امر معدوم و جمادات خواهد بود که لغو و بیهوده است. سلف نیز بر این مطلب اتفاق نظر دارند، روایات متواتر نیز حکایت از این دارد که مرده، زیارت زندگان را مىشنود و از آن [با سلام و خیرات] مژده مىطلبد.»
سپس ابن قیم به تفسیر آیه «…. وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ[فاطر/۲۲] و تو آن کسانى را که در قبرهایند، نمىتوانى شنواند [چیزى به گوششان برسانى].» مىپردازد و مىگوید: «سیاق آیه بر این دلالت دارد که به پیامبر صلى الله علیه و آله مىگوید آنان که در گورهایند، تو تواناى بر شنواندن آنان نیستى، شنواندنى که از آن بهره بَرند، اما خداوند نخواسته بگوید اهل قبور هیچ چیزى نمىشنوند [آنان مانند جمادات بىشعورند].»
قرآن پیش از این آیه میفرماید: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» (فاطر/ ۲۲) و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مىرساند،و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برسانى! »
در آیات پیش از این آیه نیز، مىفرماید: «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصِیرُ* وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ* وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ [فاطر/۲۱] نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، و نه ظلمتها و روشنایى، و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان!» سپس مىفرماید: « و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند!»
بنابراین، بنا به گفته برخى از محققان «این آیه که مىگوید: تو کسانى را که در قبرهایشان هستند نمىتوانى چیزى به گوششان برسانى» در مقام بیانِ تمثیل دیگرى براى مؤمنان است که رساتر از تمثیل اوّلى است؛ به همین دلیل فعل «ما یَسْتَوِی» را در این آیات تکرار کرده آنگاه خداوند فرموده: « خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مىرساند » همانا خداوند هدایتش را به گوش هر که بخواهد مىرساند و وى را توفیق مىدهد تا آیات را بفهمد و از موعظههاى قرآن پند گیرد آن گاه در ادامه آن فرموده است: « تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برسانى » در این آیه، کافرانى که بر کفرشان اصرار دارند به اموات تشبیه کرد و از یأس از هدایت آنان پرده برداشت. این معنا از صحابه و تابعین مانند ابن عباس و قتاده نقل شده و قول مفسران قدیم و جدید مانند طبرى، قرطبى، ابنکثیر، بیضاوى و آلوسى و دیگران نیز گفتهاند.
حاصل آن که این آیه نمىخواهد بفرماید مردگان چیزى نمىشنوند بلکه تمثیل مشرکان به مردگان است که سودى از هدایت نمىبرند. اما پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در عالم برزخ صداى زائر و متوسل و مستشفع را مىشنوند وبإذن الله مىتوانند همانند حیاتشان منشاء آثار شوند، براى کسى استغفار کنند، توسل و شفاعت او را اجابت نمایند. منشاء تبرک به آثار حضرت و قبر و دیوار بقعه و … نیز محبت است که در زمان حیات ایشان رایج بوده است.
پینوشت:
[۱]. سیوطى، جلال الدین، مرقات الصعود: ص ۱۵.
[۲]. کتانى، نظم المتناثر من الحدیث المتواتر: ص ۲۵ (حیاه النبی صلی الله علیه وسلم فی قبره وسائر الأنبیاء معلومه عندنا علماً قطعیاً لما قام عندنا من الادلّه فی ذلک وتواترت به الاخبار الدالّه علی ذلک وقد ألّف الإمام البیهقی جزءاً فی حیاه الانبیاء: فی قبورهم)
[۳]. ابن قیم جوزیه، الروح: ص ۵، المؤلف : محمد بن أبی بکر أیوب الزرعی أبو عبد الله، الناشر: دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۳۹۵ – ۱۹۷۵،(صحَّ عن النبی أنّ الارض لا تأکل أجساد الانبیاء … وقد أخبر بأنّه ما من مسلم یسلِّم علیه إلّا ردّ علیه روحه حتی یَرُدّ علیهالسلام إلی غیر ذلک ممّا یحصل من جملته القطع بأنّ موت الانبیاء إنّما هو راجع إلی أنّ غیّبوا عنا بحیث لا ندرکهم وإن کانوا احیاء موجودین کالملائکه فإنّهم احیاء موجودون ولا نراهم)
[۴]. همان: ص ۲۲ ۱۸. (أن یقول المسلِّم علی أهل القبور السلام علیکم دار قوم مؤمنین هذا خطاب لمن یسمع و یعقل ولولا ذلک لکان هذا الخطاب بمنزله خطاب المعدوم والجماد والسلف مجمعون علی هذا وقد تواترت الآثار عنهم بأن المیت یعرف زیاره الحی ویستبشر به)
[۵]. همان ص ۵۹-۶۰
دلایل طبق کتب شیعه که مردگان می فهمند.
به مردگانتان هدیه بدهید?
? پیامبر اعظم (ص) میفرمایند:
? میت در قبر مانند کسی است که در دریا غرق شده باشد، هرچه را دید چنگ به آن میزند، که شاید نجات یابد.
⭕️و منتظر دعای کسی است که به او دعا کند. از فرزند و پدر و برادر خویش.
و از دعای زندگان نورهایی مانند کوهها داخل قبور اموات میشود.
و این مثل هدیه است که زندگان از برای یکدیگر میفرستند.
? پس چون کسی از برای میتی استغفاری یا دعایی کرد، فرشتهای آن را بر طبقی میگذارد و از برای میت میبرد و میگوید:
این هدیهای است که فلان برادرت یا فلان خویشت برای تو فرستاده است و آن میت به این سبب شاد و خوشحال میشود.
?احیاءالعلوم ج٢ ص ١۶۴