آیا تمام صحابه عادل بوده اند؟
آیا تمام صحابه عادل بوده اند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به اعتقاد شیعه برخی از صحابه انسانهای باتقوا و مخلصی بودند، و برخی از صحابه انسانهای منحرف و فاسقی بودهاند، آنچه واضح است این است که شیعه معتقد به عدالت تمام صحابه نیست.
اما اهل سنت اعتقاد به عدالت تمام صحابه دارند و برای این ادعای خود به آیاتی تمسک کردهاند. از جمله دلایل بر نظریه عدالت صحابه، این آیه است که مىفرماید: « کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ؛ [آل عمران/۱۱۰] شما بهترین امّتى بودید که براى مردم پدیدار شدهاند. به کار نیک فرمان مىدهید و از کار ناپسند نهى مىکنید. به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند، به یقین براى آنان بهتر بود. برخى از آنان مؤمنند و بیشترشان فاسقند»
اهل تسنن با استناد به این آیه، ادعا مىکنند که خداوند در این آیه شهادت داده است که امت پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه وآله) بهترین امت در میان تمامى امّتهاست و این امت بیشترین فایده را براى مردم دارند؛ چرا که امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و به خدا ایمان دارند. بر اساس مدعاى سنیان، این آیه شریف تمامى امت اسلام را مدح کرده است و صحابه نیز که در رأس این امت قرار دارند، بنابر اولا مدح شدهاند، از این رو صحابه باید مورد احترام باشند و کسى حق ندارد آنان را قدح کند. [۱]
پاسخ به این ادعا:
اولا: با مراجعه به شأن نزولى که مفسران سنى براى این آیه ذکر کردهاند، روشن مىشود که این آیه عدالت تمامی صحابه را ثابت نمیکند. طبرى و دیگر مفسرین مشهور اهل سنت در ذیل آیه از ابن عباس حدیثى به این شرح نقل کردهاند: «که گفت: [مراد آیه] کسانى هستند که با رسول خدا (صلى اللَّه علیه وآله) از مکه به مدینه مهاجرت کردهاند.» [۲] براساس این حدیث، هرگز نمىتوان با استناد به آیه شریف بر ممدوح بودن همه صحابه استدلال کرد، چرا که با توجه به این شأن نزول، آیه حداکثر بیان کننده مدح مهاجران است نه تمامى اصحاب رسول خدا (صلى اللَّه علیه وآله).
ثانیا: قرطبی میگوید: «منظور از این قسمت آیه “به کار نیک فرمان مىدهید و از کار ناپسند نهى مىکنید” مدح براى این امّت است مادامى که بر این ویژگى استوار و به آن متصف باشند، پس اگر تغییر را ترک و برابر منکر کوتاهى کنند، نام مدح از آنان زایل و نام ذم به آنها ملحق مىشود و این سببى براى هلاکتشان خواهد بود. [۳] ظبق این کلام، قرطبى نیز تأکید مىکند که آیه درصدد بیان شرط خیریت براى امت است.پس این طور نیست که آیه بدون قید و شرط تمام صحابه را عادل معرفی کند.
فخر رازى در همین باره مىنویسد: «این قسمت آیه “به کار نیک فرمان مىدهید و از کار ناپسند نهى مىکنید” کلام مستأنف است و مقصود از آن، بیان علت آن خیریت است.» پس فخر رازى نیز تصریح مىکند که علّت خیر بودن امت، امر به معروف و نهى از منکر کردن آنان است و چون روشن شد که تمامى امت هرگز نمىتوانند به تمامى معروفها امر و از همه منکرها نهى کنند، پس مراد خاص مىشود و خیر بودن به عده خاصى منحصر مىشود و نمىتوان با استناد به این آیه، بر عدالت و حتى مدح تمامى صحابه استدلال کرد. [۴]
اطلاعات بیشتر درباره نقد و بررسی برخی از ادله عدالت صحابه، در آدرس پاورقی. [۵]
پینوشت:
[۱]. ابن جوزی، زاد المسیر فى علم التفسیر، ج۴، ص: ۱۴۰، ناشر: دار الکتاب العربی، مکان چاپ: لبنان، بیروت، سال چاپ: ۱۴۲۲ ه. ق( الصحابه کلهم عدول، أولیاء الله تعالى و أصفیاؤه، و خیرته من خلقه بعد أنبیائه و رسله، و هذا مذهب أهل السنه)
[۲]. طبری، تفسیر طبری، ج ۷ ص ۱۰۰، المحقق : أحمد محمد شاکر. الناشر: مؤسسه الرساله، الطبعه: الأولى، ۱۴۲۰ هـ، ۲۰۰۰ م، (هم الذین هاجروا مع رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وآله من مکه إلى المدینه)
[۳]. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۴، ص: ۱۶۶، ناشر: ناصر خسرو، مکان چاپ: ایران، تهران، سال چاپ: ۱۳۶۴ ه. ش (قوله تعالى: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ- تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ، مدح لهذه الامه ما أقاموا ذلک و- اتصفوا به. فإذا ترکوا التغییر و- تواطئوا على المنکر زال عنهم اسم المدح و- لحقهم اسم الذم، وکان ذلک سببا لهلاکهم…)
[۴]. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۸، ص: ۳۲۵، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، مکان چاپ: لبنان، بیروت، سال چاپ: ۱۴۲۰ ه. ق (و هو (أن الألف و اللام) فی لفظ بِالْمَعْرُوفِ و لفظ الْمُنْکَرِ یفیدان الاستغراق، و هذا یقتضی کونهم آمرین بکل معروف، و ناهین عن کل منکر و متى کانوا کذلک کان إجماعهم حقا و صدقاً لا محاله فکان حجه..)
[۵]. نقد و بررسی برخی از ادله عدالت صحابه