آیا با حدیث قلم خلافت ابوبکر ثابت می شود؟
در این نوشتار به مناظرهای بین وهابی و یک شیعه میپردازیم. وهابی در این مناظره میکوشد، که خلافت ابوبکر را ثابت کند و شیعه هم در صدد پاسخ به این وهابی است.
وهابی: ای شیعه! آیا میدانی که منظور رسول الله، در آخر عمر که میخواست، نامهای بنویسد چه بود؟
شیعه: منظور ایشان چه بود؟
وهابی: پیامبر میخواست ابوبکر را به جانشینی خود تعیین کند.
شیعه: چه دلیلی بر این گفتارتان دارید؟
وهابی: چون بزرگ ما ابن تیمیه این حرف را زده است.[۱]
شیعه: آیا هرچه ابن تیمیه گفت، باید بدون تحقیق بپذیرید؟
وهابی: ابن تیمیه انسان بزرگی است، و حرفش برای ما حجت است؟ شما دلیلی بر رد این گفتار دارید؟
شیعه: بله من الان از شما سوالاتی میکنم که امیدوارم بدون تعصب پاسخ دهید.
سؤال اول: اگر گفته شما صحیح باشد پس چرا عمر با دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که درخواست قلم و کاغذ کرده بود، مخالفت کرد و به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت هذیان داد؟[۲] به تعبیر دیگر: اگر بگوییم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میخواست ابوبکر را به خلافت انتخاب کند، پس چرا عمر با دستور ایشان مخالفت کرد؟ آیا این کار عمر به معنای مخالف بودن با خلافت ابوبکر نیست؟ آیا شما این را قبول میکنید که عمر با خلافت ابوبکر مخالف باشد؟
سؤال دوم: شما که میگویید که پیامبر از دنیا رفت و جانشینی برای خود انتخاب نکرد، آن وقت چهطور ادعا میکنید که ابوبکر جانشین پیامبر است؟ از طرفی میگویید خلفای راشدین و از طرفی دیگر میگویید، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خلیفه تعیین نکرد، چرا تناقض گویی میکنید؟
سوال سوم: آیا در حدیثی که پیامبر اکرم در بخاری آورده است، دقت کردهاید؟ در این حدیث آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم، که هرگز گمراه نشوید.»[۳] به کلمه «هرگز» دقت کن، مشابه همین تعبیر در حدیث ثقلین آمده است، آنجایی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «من چیزی بین شما بر جای مینهم، که اگر بدان چنگ زنید، بعد از من، هرگز گمراه نخواهید شد.»[۴] آیا فکر نمیکنید که یک ارتباط بین این دو حدیث است؟ کمی درباره این دو حدیث دقت کن. اگر کمی دقت کنی و حدیث ثقلین را «که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید، اگر به قرآن و اهل بیتم تمسک کنید، هرگز گمراه نمیشوید» را با حدیث قلم و کاغذ مقایسه کنی، میفهمی که منظور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) انتخاب ابوبکر به خلافت نبوده است.
سوال چهارم: انصافاً دلیل ابن تیمیه بر این گفتارش چیست؟ در حالیکه هیچ قرینهای، حتی در حد تصور و خیال، نه در روایات و نه در حالات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که بر مدعای ابن تیمیه دلالت کند، نیست.
قضاوت با خوانندگان
پینوشت:
[۱]. ابن تیمیه، منهاج السنه، انتشارات، موسسه قرطبه، ج ۱ ص ۵۷۱
[۲]. «قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «هَلُمَّ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ» فَقَالَ عُمَرُ: إِنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَدْ غَلَبَ عَلَیْهِ الوَجَعُ، وَعِنْدَکُمُ القُرْآنُ، حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ.» بخاری، صحیح بخاری، الناشر: دار طوق النجاه ،المحقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، ج۷ ص۱۲۰
[۳]. «حدثنا قَبِیصَهُ حدثنا بن عُیَیْنَهَ عن سُلَیْمَانَ الْأَحْوَلِ عن سَعِیدِ بن جُبَیْرٍ عن بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما أَنَّهُ قال یَوْمُ الْخَمِیسِ وما یَوْمُ الْخَمِیسِ ثُمَّ بَکَى حتى خَضَبَ دَمْعُهُ الْحَصْبَاءَ فقال اشْتَدَّ بِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم وَجَعُهُ یوم الْخَمِیسِ فقال ائْتُونِی بِکِتَابٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا فَتَنَازَعُوا ولا یَنْبَغِی عِنْدَ نَبِیٍّ تَنَازُعٌ فَقَالُوا هَجَرَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم» بخاری، صحیح بخاری، دار النشر: دار ابن کثیر، الیمامه، بیروت، ۱۴۰۷، ۱۹۸۷ ، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج ۳ ص ۱۱۱۱
[۴]. «حَدَّثَنَا نَصْرُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الکُوفِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا زَیْدُ بْنُ الحَسَنِ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی حَجَّتِهِ یَوْمَ عَرَفَهَ وَهُوَ عَلَى نَاقَتِهِ القَصْوَاءِ یَخْطُبُ، فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ: ” یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَرَکْتُ فِیکُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا: کِتَابَ اللَّهِ، وَعِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی». ترمذی، صحیح ترمذی، تحقیق وتعلیق:أحمد محمد شاکر، شماره حدیث ۳۷۸۸